سفارش تبلیغ
صبا ویژن

► o▌ استان قدس ▌ o ◄

دیدگاه های امام خمینی درباره مراقبت های پنجگانه اخلاقی و سیاسی در نظام مدیریت اسلامی

 

 

نظام مدیریت اسلامی دارای مشخصه ها و مولفه هایی است که هر کدام از آنها شایسته نگرش و بررسی های اساسی می باشند. همچنین این نظام مدیریت دارای ابعاد و جلوه های گوناگون است و موضوعات مختلفی را تحت پوشش قرار می دهد که همه آنها مجموعه ای را به وجود می آورند که مدیریت های فرهنگی علمی اجتماعی اقتصادی نظامی سیاسی و حکومتی را سامان دهی نموده و در دو جنبه نظری و فکری و عملی و عینی ـ که شامل اندیشه های جامع و پویا از یکسو و کنش و عمل تحول زا و حرکت ساز از سوی دیگر می شود ـ به تجلی و عینیت می رساند.

 

           از میان همه ابعاد و موضوعات مرتبط با انواع مدیریت ها حجم وسیعی از اندیشه های امام خمینی را درباره مدیریت کلان سیاسی می یابیم . این اندیشه ها و رهنمودها دارای وسعت و گستردگی خاصی می باشند و موضوعات مختلفی را در دل خود جای داده اند که شرح و تبیین آنها بسیار طولانی و با انتشار مقالات و کتب فراوان امکان پذیر می باشد و این کاری است که اهل تحقیق و پژوهش باید به انجام برسانند.

 

در این فرصت نمونه و گزیده ای از رهنمودهای امام خمینی را در موضوع مدیریت کلان سیاسی نقل می کنیم و در آن تامل می نماییم :

 

« باید همه ما اسلامی پیش برویم با برنامه اسلامی پیش برویم . پیروزی ما مرهون اسلام است نه مرهون من است و نه مرهون شما و نه مرهون هیچ قوه ای مرهون اسلام است . اسلام به ما این پیروزی را داده است . این یک نعمتی است که خدای تبارک و تعالی به ما اعطا کرده است و این نعمت را چنانچه شکرگزاری نکنیم ممکن است که یک وقتی خدای نخواسته از ما بگیرند. شکرگزاری اش به این است که همان طوری که در اول همه دست ها بلند شد که ما اسلام را می خواهیم و جمهوری اسلامی را می خواهیم خدای تبارک و تعالی عنایت کرد و اعطا کرد. اگر ما حالا این دست ها را کنار بزنیم یکی از این طرف برود و یکی از آن طرف برود و یکی یک چیزی بگوید و یکی یک چیز دیگری بگوید و جبهه بندی بشود و دولت با مجلس و مجلس با دولت و همه با هم به هم بریزند ممکن است که عنایت خدا به واسطه کفران نعمت برداشته بشود و ما انحطاط همه چیز پیدا بکنیم و کشورمان باز برگردد به حال سابق به همان ظلم ها و همان ستم هایی که همه دیدید و همه دیدیم . شکرگزاری به این است که شماهایی که وکیل ملت هستید کارشکنی برای دولت نکنید هدایت کنید. هرجایی که پا را کنار می گذارد هدایتش بکند.

دولت هم هرکس می شود و هرکس هست ... آنها هم کارشکنی برای مجلس نکنند. آنها قوه مجریه هستند همه روی « قانون » عمل بکنند. این قانونی که ملت برایش رای داده است همین رای نداده است که توی طاقچه بگذارید و کاری به آن نداشته باشید بروید مشغول کار خودتان بشوید! این قانون باید دست همه باشد و همه حدود را قانون معین بکند. قانون برای مجلس حدود معین کرده است تخلف از این حدود نشود. برای رئیس جمهور تحدید کرده حدود قرار داده او هم تخلف نکند... برای دولت ها حدود معین کرده . آنها هم نباید خارج بشوند. هر که خارج بشود از حدود این را تنبه بدهند هدایت کنند آن را » (1 )

 

در این رهنمودها درس ها و پیام های ارزشمندی را می یابیم که در ذیل به تعمق در آنها می پردازیم .

 

1 ـ اولین اصل و پیام « اسلام محوری » و تبعیت از تعالیم مقدس دین مبین حق و تعیین خط مشی و شیوه های کاربردی بر مبنای برنامه ریزی های اسلامی می باشد.

 

توجه و عمل به ضوابط و دستورالعمل های جامع اسلام برای تحقق مدیریت های گوناگون فرهنگی اجتماعی اقتصادی و سیاسی یک ضرورت بزرگ و اجتناب ناپذیر می باشد. نباید فراموش شود که « مدیریت اسلامی» با آموزه ها و تعالیم اسلامی دارای هویت است و چنانچه این آموزه ها و تعالیم حذف شوند مدیریت اسلامی معنا و مفهوم پیدا نمی کند و فلسفه موجودیت و آثار و نتایج گوناگون خود را از دست می دهد.

 

مدیران و صاحب منصبان علاوه بر این که باید از شناخت و بینش لازم نسبت به مدیریت اسلامی برخوردار باشند لازم است در مرحله عمل به آموزه ها و به ظهور و بروز درآوردن آنها مراقبت و تلاش نمایند.

 

           برخی از این افراد فعالیتی ـ اگرچه ناچیز و ناقص ـ در پیروزی انقلاب و استقرار نظام داشته اند ولی گروهی دیگر حتی کوچک ترین نقشی ایفا ننموده اند و در عین حال خود را همه کاره می پندارند! در واقع با روش های خاص چهره ظاهر می سازند و خود را مطرح می کنند تا به اهداف خود نائل آیند. حرکت این عناصر و گروه ها را می توان نوعی فرصت طلبی دانست و به این ترتیب به این نتیجه گیری رسید که : « هر نهضت مادام که مراحل دشوار اولیه را طی می کند سنگینی اش بر دوش افراد مومن و مخلص و فداکار است . اما همین که به « بار » نشست و یا لااقل نشانه های « باردادن » آشکار گشت و شکوفه های درخت هویدا شد سروکله افراد فرصت طلب پیدا می شود. روز به روز که از دشواری ها کاسته می شود و موعد چیدن ثمر نزدیک تر می گردد فرصت طلبان محکمتر و پرشورتر پای علم نهضت سینه می زنند تا آنجا که تدریجا انقلابیون مومن و فداکاران اولیه را از میدان به در می کنند!» (2 )

 

این عناصر همان کسانی هستند که در نهایت انقلاب و نظام را مرهون خود می دانند و همواره طلبکارانه با انقلابیون اصلی و دلسوختگان و زجرکشیدگان در راه خدا مواجه می شوند.

 

امام خمینی پس از پیروزی انقلاب و به بار و ثمر نشستن آن با استقرار نظام سیاسی و حکومت اسلام با تفکر فرصت طلبی و انقلاب را وابسته به خود دیدن مقابله نمود و با این اعلام قاطع که « پیروزی ما مرهون اسلام است نه مرهون من است و نه مرهون شما و نه مرهون هیچ قوه ای » نظام مدیریت اسلامی را در مسیر صحیح و به دور از نفسانیت های فردی و گروهی و جناحی به تدبیر و ثمردهی های لازم برای جامعه و کشور به حرکت درمی آورند.

 

در اندیشه های امام خمینی شبیه نمونه و مصداق مزبور در نفی تفکر فرصت طلبی و طلبکاری از انقلاب را فراون مشاهده می کنیم که هر کدام با شیوه ها و در قالب های خاص به این موضوع می پردازند.

 

3 ـ سپاس و شکرگزاری از نعمت های الهی خود یک « نعمت » است و بزرگ ترین و ارزشمندترین اثر آن بنا به تعالیم قرآنی فزونی نعمت هاست . (3 )

 

درباره شکرگزاری نکاتی را باید ازنظر دور نداریم . اول این که مفهوم شکر و سپاس به زبان آوردن عبارت های خاص نیست اگرچه آن هم از اجزا سپاسگزاری محسوب می شود. دوم این که شکر و سپاس به شیوه « لسانی و کلامی » محدود نمی گردد که مهم ترین شکرگزاری « عملی و رفتاری » است که معنای آن بهره برداری و استفاده صحیح از نعمت ها در مواضع و جایگاه ها و موضوعات مختص به آنها می باشد و به این ترتیب شکر و سپاس هر نعمت استفاده شایسته از آن در مسیر جلب رضایت خدا و خدمت به مردم و جامعه و کشور است . سوم این که شکر و سپاس فقط جنبه معنوی و اقتصادی ندارد و تنها در این امور به تجلی و ظهور درنمی آید بلکه یکی از انواع آن شکرگزاری سیاسی و حکومتی می باشد که باید در سطح مدیریت های کلان و توسط زمامداران و دولتمردان و کارگزاران حکومتی به عینیت درآید به این صورت که آنان نعمت هایی که در اختیار دارند ـ که عبارت از انقلاب و نظام و فرصت خدمت به جامعه و کشور و تدبیر برای ساماندهی امور و رفع مشکلات مردم ـ به نحو و شیوه صحیح به بهره وری برسانند و هیچ گونه قصور و تسامح روا مدارند.

 

حضرت امام خمینی در این رهنمودها اولا انقلاب اسلامی را یک نعمت بزرگ می دانند که از جانب خداوند متعال به مردم ارزانی شده است . ثانیا معتقدند که اگر نعمت های عظیم انقلاب و نظام اسلامی شکرگزاری نشوند بیم فراوان است که خداوند این عطا و موهبت خویش را از مسئولان بگیرد زیرا آنان نتوانسته اند به طور شایسته از آن بهره برداری نمایند. ثالثا حضرت امام یکی از ابعاد این شکرگزاری را معرفی می نمایند و آن این که همان گونه که در طول مبارزات اسلامی همه مسئولان و شخصیت ها و مبارزان در یک جبهه واحد و در اوج اتحاد و اقتدار به مقابله با رژیم شاهنشاهی پرداختند از این پس نیز این وحدت وهمبستگی را استمرار بخشند و به جبهه بندی و تفرقه و تشتت نگرایند تا در فضای آرام و به دور از تنش و اختلاف کشتی انقلاب همچنان امواج سهمگین موانع و فتنه ها و توطئه های قدرت های استکباری را کنار زد و به حرکت خود ادامه دهد.

 

4 ـ مباحثه و انتقاد سالم و سازنده نافی وحدت نیست که از لوازم وحدت به شمار می رود . زیرا برخی از اختلاف ها و تشتت ها که در مراحل بعدی به کینه تبدیل می شوند سرچشمه اصلی آنها به هم نزدیک نشدن و به مباحثه نپرداختن و به انتقادهای صادقانه و ناصحانه نپرداختن است و چنانچه مسئولان و مدیران و نیز متفکران و اندیشمندان از حاشیه سازی ها بگذرند و عناصر خبر بیار و ببر را طرد کنند و همه فرصت های آتش افروزی و فتنه و اختلاف انگیزی را از آنان بربایند دلهای از هم رمیده و به تنازع رسیده به هم نزدیک و مالوف و مانوس می گردند و به این ترتیب انگشت های تحسر و تاسف به دندان گرفته نمی شود که چرا ما بی جهت از هم فاصله گرفتیم و صمیمیت ها و مودت های به وجود آمده از نعمت اسلام و انقلاب را رها کردیم و دل از مهر یکدیگر تهی نمودیم ! و نیز حسرت نخواهند خورد که چرا به اطراف خود ننگریستیم و جاهلان و متعصبان و متحجران را شناسایی نکردیم و آنان به صورت لجام گسیخته در حریم حیثیت و آبروی شخصیت های فکور و خدوم به تاخت و تاز پرداختند و بی رحمانه حرمت ها را هتک کردند و با حربه های دشنام و دروغ و مکر و تهمت به ایجاد جنگ روانی و ترور فکری و شخصیتی آن صالحان و دلسوختگان پرداختند !

 

حضرت امام خمینی در رهنمودهای خویش ضمن تاکید بر پرهیز از جبهه بندی های سیاسی بین مسئولان و شخصیت ها و اجتناب از آنچه مبارزه و مقابله علیه یکدیگر به بهانه و انگیزه غیراسلامی خدمت به اسلام ! نامیده می شود و به هتک و اتهام منجر می گردد انتقاد سالم و گفتگو با یکدیگر در فضای محبت زا را ضروری و لازم می دانند. به دو نمونه از رهنمودهای امام خطاب به مسئولان و مدیران نظام توجه دقیق نمائیم :

 

بنای بر این نگذارید که ... مبارزه باشد مبارزه نیست مباحثه است مباحثه نرم اسلامی . می خواهید هرکدام مسائلی که دارید به دیگر بگویید با برهان با بیان البته باید بگویید اما مبارزه ندارید با هم و همه برای اسلام هستید و خدمتگزار اسلام هستید و می خواهید برای اسلام خدمت بکنید . از حالا بنا نگذارید به این که یک جبهه بندی بکنید یک دسته این طرف یک دسته آن طرف (4 )

 

انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست . انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه می شود... هیچ کس نباید خود را مبرای از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بی جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را برمصلحت انقلاب مقدم بدارد حتما پیش از آن که به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است . (5 )

 

5 ـ در نظام مدیریت اسلامی « قانون گرایی » از جایگاه و ارزش خاصی برخوردار می باشد . همه زمامداران و دولتمردان در قوای سه گانه باید خود را ملزم به رعایت قانون بدانندو در عمل به آن پیشقدم باشند. هیچ گونه قصور و غفلتی در گریز از قانون گرایی قابل توجیه نمی باشد. طبیعی است که اگر برخی از مسئولان رده های بالای قوای مجریه از عمل به قانون مسامحه و سهل انگاری کنند انتظار رعایت قانون توسط لایه ها و سطوح میانی و پائین جامعه و اقشار مختلف مردم عبث می نماید اگرچه تعالیم سیاسی اسلام قصور دیگران در عمل دقیق به قانون را دلیل گریز دیگران از اصل قانون گرایی نمی داند و هر فرد و گروه و جریان مسئول کارهای خود می باشد.

حضرت امام خمینی اعلام می کنند که قانون برای « اجرا » می باشد و همه باید التزام عملی درباره آن داشته باشند. امام تاکید می نمایند که : « قانون برای مجلس حدود معین کرده است تخلف از این حدود نشود. برای رئیس جمهور تحدید کرده حدود قرار داده او هم تخلف نکند... برای دولت ها حدود معین کرده آنها هم نباید خارج بشوند .هر که خارج بشود از حدود باید این را تنبه بدهند هدایت کنند آن را . » (6 )

 

این رهنمودهای روشن هرگونه قصور و کوتاهی و سهل انگاری در رعایت قانون را نفی و محکوم می نماید. همچنین هرگونه تعمد در ستیز با قوانین و اصرار بر تثبیت فکر و نظر و راهکار خود را طرد می نماید و تنبه و هدایت برای چنین عناصر در هر مقام و جایگاه را ضروری می داند.

 

           از این دو عارضه غفلت و سهل انگاری را که امری غیرعمد می باشد زودتر می توان مهار کرد و از ضایعات آن جلوگیری به عمل آورد لکن تعمد در مقابله با قانون و اصرار بر فکر و عمل خویش را سخت می توان برطرف نمود. زیرا تعمد در تقابل با قانون از خودشیفتگی و خویشتن گرایی و خودبرتربینی ناشی می شود که یک عارضه اخلاقی و نفسانی می باشد. همین عارضه است که به صور گوناگون همچون غرور علمی قلدری و گردنکشی در برابر قوانین و صاحبان اندیشه های آزاد و رها از قیود ظاهر می شود و تنش و تنازع ایجاد می نماید.

 

بدیهی است براساس اندیشه های امام راه و روش اصلی در برابر غرور و قلدری و تعمد در زیرپا نهادن قانون عقب نشینی و تسلیم نیست بلکه راه حل « تنبه » و « هدایت » است و این وظیفه و مسئولیتی است که از جنبه نظری و فکری بر دوش عالمان آزاداندیش و شخصیت های سیاسی دلسوخته و متعهد و فراجناحی و رسانه های گروهی به ویژه اهل قلم در مطبوعات ارزشی و متعهد و دلسوز اسلام و انقلاب و نظام سنگینی می کند و اینان باید بدون هراس از غوغاسالاری ها و اغواگری ها و تلاش های مخرب و ضداخلاقی که با اهانت و هتک و نشر دروغ و تهمت و تحرکات مبتنی بر جنگ روانی و فتنه انگیزی و ترور فکر و شخصیت همراه است به راه خود ادامه دهند و همچنان که فرهنگ قرآن تاکید و توصیه فراوان دارد از ملامت هیچ ملامتگری خوف و هراس به دل راه ندهند(7 ) و دانش و تجربه و آبروی خویش را خالصانه و صادقانه به میدان آورند و از قربانی کردن آن در راه صیانت و پاسداری از اسلام و انقلاب و نظام و خدمت به جامعه و کشور دریغ نورزند.

 

پی نوشت :

 

1 ـ صحیفه امام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی . ج 12 ص 348 و 349

 

2 ـ نهضت های اسلامی درصد ساله اخیر متفکر شهید آیت الله مرتضی مطهری انتشارات صدرا ص 97

 

3 ـ قرآن کریم سوره ابراهیم (14 ) آیه 7

 

4 ـ صحیفه امام ج 12 ص 346

 

5 ـ همان مدرک ج 21 ص 178

 

6 ـ همان مدرک ج 12 ص 349

 

           7 ـ سوره مائده (5 ) آیه 54

 

تعمد در تقابل با قانون از خود شیفتگی و خویشتن گرایی و خود برتربینی ناشی می شود که یک عارضه اخلاقی و نفسانی می باشد. همین عارضه است که به صور گوناگون همچون غرور علمی قلدری و گردنکشی در برابر قوانین و صاحبان اندیشه های آزاد و رها از قیود ظاهر می شود .

 

بر اساس اندیشه های حضرت امام خمینی راه و روش اصلی در برابر غرور و قلدری و تعمد در زیر پا نهادن قانون عقب نشینی و تسلیم نیست .

 

حضرت امام خمینی :

 

قانون برای مجلس حدود معین کرده است تخلف از این حدود نشود. برای رئیس جمهور تحدید کرده حدود قرار داده او هم تخلف نکند. برای دولت ها حدود معین کرده که آنها هم نباید خارج بشوند. هر که خارج بشود از حدود این را تنبه بدهند هدایت کنند .

 

 


نوشته شده در شنبه 92/11/12ساعت 4:32 عصر توسط علی رضا رسولی|


Design By : Pichak