سفارش تبلیغ
صبا ویژن

► o▌ استان قدس ▌ o ◄


نیکی به سادات که نوادگان پیامبر (صلی الله علیه آله) هستند احترام به آن حضرت (صلی الله علیه آله) شمرده می شود، چنانچه آن گرامی (صلی الله علیه آله) فرمودند: احترام به انسان از راه رعایت شئون فرزندان او حفظ می شود.
پاداش نیکی و احترام به سادات

خدا در قرآن فرمود: بگو من بر ابلاغ رسالتم که شما را به چنین جایگاهی می رساند، هیچ مزدی جز دوستی با خویشانم از شما نمی خواهم ...


سیّد در لغت به معنی «آقا»،«بزرگوار»،«رئیس» بود(قرشى، سید على اکبر،قاموس قرآن، ج3، ص 350 )

و در اصطلاح، سیّد از القابی است که در عرف فارسى زبانان و شیعه، به کسانى که نسبشان به واسطه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) منتهى مى‏شود، اطلاق می شود.

اما به علویّینی که به واسطه حضرت عبّاس یا جناب محمّد حنفیّه نسبشان به حضرت امام علی (علیه السلام) مى‏رسد و همچنین هاشمیّ هایی که نسبشان به جناب جعفر طیّار و عقیل مى‏رسد، نیز احتراماً سیّد گفته می شود.(خامنه ای،سید علی، اجوبة الاستفتائات، ص 216- 217 )

اسلام دینی است که به همه انسان ها حتی غیر مسلمانان احترام می گذارد، اما برای مسلمانان و م?منان احترام بیشتری قائل است و در میان م?منان، احترام به منسوبین به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیه) را سفارش و تأکید کرده است.

اینکه سادات فعلی ذریّه پیامبر نامیده شدند، از این جهت می باشد. اگر چه غالباً فرزندان و نسل از طریق پسر به جدّ(پدر بزرگ) منتسب می شوند، اما به جهت روایات متعدد که از پیامبر نقل شده، ایشان فرزندان فاطمه را فرزندان خود دانسته، انتساب آنان را به خود تأکید کرده.

این موضوع در برخی تفاسیر آیات سوره کوثر آمده است. در همه جوامع انتساب به رهبران و شخصیت‏ها نوعى امتیاز محسوب مى شود؛ از این رو مردم به بستگان شخصیت‏هاى علمى و سیاسى احترام مى گذارند. این از نظر اجتماعى است، نه از نظر الهى. از آن جا که سادات ذریه پیامبر از فاطمه زهرا(سلام الله علیه) و نسل بنى هاشم هستند، اجتماع براى آنان حساب ویژه‏اى باز مى کند و به آنان با دید احترام می نگرد. اگر در روایات آمده که به سادات احترام بگذارید، به جهت پیامبر است.

 
احترام و نیکی به سادات....

نیکی به سادات که نوادگان پیامبر (صلی الله علیه آله) هستند احترام به آن حضرت (صلی الله علیه آله) شمرده می شود، چنانچه آن گرامی (صلی الله علیه آله) فرمودند: احترام به انسان از راه رعایت شئون فرزندان او حفظ می شود. (1)

خدا در قرآن فرمودند: «بگو من بر ابلاغ رسالتم که شما را به چنین جایگاهی می رساند، هیچ مزدی جز دوستی با خویشانم از شما نمی خواهم.» (2)

به گفته ابن عباس، هنگامی که این آیه نازل شد از پیامبر (صلی الله علیه آله) پرسیدند: ای رسول خدا! آنان که خدا به مودتشان فرمان داده چه کسانی اند؟ فرمود: علی ( علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) و فرزندان آن دو.(3)
امام رضا( علیه السلام) نیز فرمودند: نگریستن به فرزندان ما عبادت است، راوی پرسید: نگاه به امامانی که از نسل شمایند یا نگاه به نسل پیامبر(صلی الله علیه آله) ؟ آن حضرت ( علیه السلام) فرمودند: بلکه نگاه به همه فرزندان پیامبر (صلی الله علیه آله) عبادت است تا وقتی که از روش او جدا نشده و خود را به گناهان نیالوده باشند
پاداش نیکی به سادات

رسول خدا (صلی الله علیه آله) فرمودند: در قیامت برای چهار گروه شفاعت می کنم:

1.اکرام کننده به ذریه ام پس از من، 2. برآورنده نیازهایشان، 3.آنکه برای اصلاح امورشان به هنگام اضطرار آنان بکوشد؛ 4. کسی که آنان را با دل و زبانش دوست بدارد(4)؛ همچنین فرمودند: عیادت از بنی هاشم فریضه و زیارت آنان، سنت است.(5)

امام رضا( علیه السلام) نیز فرمودند: نگریستن به فرزندان ما عبادت است، راوی پرسید: نگاه به امامانی که از نسل شمایند یا نگاه به نسل پیامبر(صلی الله علیه آله)؟ آن حضرت(علیه السلام) فرمودند: بلکه نگاه به همه فرزندان پیامبر (صلی الله علیه آله) عبادت است تا وقتی که از روش او جدا نشده و خود را به گناهان نیالوده باشند.(6)

رسول خدا (صلی الله علیه آله) فرمودند: هرکس برای فردی از فرزندانم کار نیکی انجام دهد و او پاداش وی را ندهد من نیکی او را پاداش می دهم. (7)
ذریه

آزار رساندن به خاندان پیامبر (صلی الله علیه آله) نیز کیفر دارد، امام صادق(علیه السلام) از نیاکان خود از رسول خدا چنین روایت کرده که هر گاه در مقام محمود قرار گرفتم گناهکاران امتم را شفاعت می کنم و خدا شفاعتم را درباره آنان می پذیرد و به خدا سوگند درباره آزار دهنده نوادگانم شفاعت نمی‌کنم.(8) 


حکایتی از شأن عظیم سادات....

روزی نظام حیدرآباد دکن در عماری می نشیند و عده ای هنود بت پرست آن عماری را به دوش حمل می کنند (طبق مرسوم تشریفات سلطنتی آن زمان) پس در آن حالت چرت و بی خودی عارضش می شود و حضرت امیرالم? منین علیه السّلام را می بیند به او می فرماید: نظام ! حیا نمی کنی که به دوش ‍ سادات عماری خود را قرار دادی ؟ چشم باز می کند و منقلب می شود می گوید عماری را بر زمین گذارید.

می پرسند مگر از ما تقصیری واقع شده؟ می گوید نه لکن باید عده دیگری بیایند و عماری را بلند کنند، پس ‍ جمعی دیگر را می آورند و عماری را به دوش می کشند تا نظام به مقصد خود رفته و برمی گردد به منزلش.
نیکی به سادات که نوادگان پیامبر (صلی الله علیه آله) هستند احترام به آن حضرت (صلی الله علیه آله) شمرده می شود، چنانچه آن گرامی (صلی الله علیه آله) فرمودند: احترام به انسان از راه رعایت شئون فرزندان او حفظ می شود

پس آن عده را که در مرتبه اول، عماری بر دوش آنها بود، در خلوت می طلبد و دست به گردن آنها کرده و با ایشان معانقه نموده و رویشان را می بوسد و می گوید شما از کجایید؟ جواب می دهند اهل فلان قریه. می پرسد آیا از سابق اینجا بودید؟ می گویند همینقدر می دانیم اجداد ما از عربستان اینجا آمده اند و توطن نموده اند.

می گوید باید فحص کنید، نوشته جاتی که از اجدادتان دارید جمع کنید و نزد من آورید پس ‍ اطاعت کردند و هرچه داشتند آوردند. سلطان در بین آن نوشته شجرنامه و نسب نامه اجدادشان را می بیند که نسب آنها به حضرت علی بن موسی الرضا علیه السّلام می رسد و از سادات رضوی هستند، نظام به گریه می افتد و می گوید شما چطور هنود شده اید در حالی که مسلمان زاده بلکه آقای مسلمانانید؟! همه آنها منقلب شده و مسلمان و شیعه اثنی عشری می شوند، نظام هم املاک زیادی به آنها عطا می کند. لزوم اکرام و احترام از سلسله جلیله سادات و ذریّه های رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله از مسلمیات مذهب ماست و در جلد اول گناهان کبیره در بحث صله رحم به آن اشاره شده است و تفصیل مطلب با ذکر ادله آن در کتاب فضائل السادات است و در کتاب کلمه طیبه مرحوم نوری چهل روایت و داستان اشخاصی که به برکت اکرام به ذرّیه طاهره آثار عظیمه مشاهده نمودند نقل کرده است و از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله روایت کرده اند که فرمود:اَکْرمُوا اَوْلادِی الصّالِحُونَ للّهِِ وَالطّالِحُونَ لی یعنی :ساداتی که اهل صلاح و تقوا هستند برای خدا آنها را گرامی دارید و ساداتی که چنین نیستند برای خاطر من و انتسابشان به من گرامی دارید. (داستانهای شگفت/آیت الله دستغیب)

 

پی نوشت ها:

1.الاحتجاج، ص103

2.سوره شوری، آیه 23

3.البرهان فی التفسیر القرآن، ص823

4.عیون الاخبارالرضا، ج اول

5.بحارالانوار ، ج93، ص234

6.عیون الخبار الرضا، ج2، ص51

7.الامالی، طوسی، ص355

8.الأمالی، صدوق، ص294

فرآوری: محمدی              

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


نوشته شده در دوشنبه 97/9/12ساعت 9:23 صبح توسط علی رضا رسولی نظرات ( ) |


Design By : Pichak