► o▌ استان قدس ▌ o ◄
مسلمانان فلسطین-مذهب مردم فلسطین-کمک به فلسطین
دانشجوی گرامی ، با توجه به اهمیت موضوع ، پاسخ را در دو بخش مورد بررسی قرار می دهیم :
یکم. مذهب مسلمانان فلسطین
بیشتر مردم فلسطین، پیرو مذهب شافعی هستند و اتفاقاً، ابوعبدالله محمدابن ادریس شافعی، رهبر این فرقه، متولد غزه بوده است. در مورد شافعی بودن مردم فلسطین می توانید به این منبع رجوع کنید: «الموسوعة المیسرة فی الادیان و المذاهب المعاصرة، مانع بن حماد الجهنی، ج 2، ص ۱۲۴» جالب اینجاست که در میان فرقه های چهارگانه اهل سنت، نزدیک ترین فرقه به تشیع از نظر علاقه و احترام به اهل بیت و احکام فقهی، همین فرقه شافعی است.
در مورد شبهه ناصبی بودن مردم فلسطین، شهید مطهری در سال ۱۳۴۹ سخنانی داشته اند که در ادامه آن را می خوانیم:
«یک وقتی شایع بود و شاید هنوز هم در میان بعضیها شایع است، یک وقتی دیدم یک کسی میگفت: این فلسطینیها ناصبی هستند. ناصبی یعنی دشمن علی علیه السلام. ناصبی غیر از سنی است. سنی یعنی کسی که خلیفه بلا فصل را ابوبکر میداند و علی علیه السلام را خلیفه چهارم میداند و معتقد نیست که پیغمبر شخصی را بعد از خود به عنوان خلیفه نصب کرده است. میگوید پیغمبر کسی را به خلافت نصب نکرد و مردم هم ابوبکر را انتخاب کردند. سنی برای امیرالمؤمنین احترام قائل است چون او را خلیفه چهارم و پیشوای چهارم میداند و علی را دوست دارد. ناصبی یعنی کسی که علی را دشمن میدارد. سنی مسلمان است ولی ناصبی کافر است، نجس است. ما با ناصبی نمیتوانیم معامله مسلمان بکنیم. حال یک کسی میآید میگوید این فلسطینیها ناصبی هستند. آن یکی میگوید. این به آن میگوید، او هم یک جای دیگر تکرار میکند و همین طور. اگر ناصبی باشند کافرند و در درجه یهودیها قرار میگیرند. هیچ فکر نمیکنند که این، حرفی است که یهودیها جعل کردهاند.
در هر جایی یک حرف جعل میکنند برای اینکه احساس همدردی نسبت به فلسطینیها را از بین ببرند. میدانند مردم ایران شیعهاند و شیعه دوستدار علی و معتقد است هر کس دشمن علی باشد کافر است، برای اینکه احساس همدردی را از بین ببرند، این مطلب را جعل میکنند. در صورتی که ما یکی از سالهایی که مکه رفته بودیم، فلسطینیها را زیاد میدیدیم، یکی از آنها آمد به من گفت: فلان مسأله از مسائل حج حکمش چیست؟ بعد گفت من شیعه هستم، این رفقایم سنیاند. معلوم شد داخل اینها شیعه هم وجود دارد. بعد خودشان میگفتند بین ما شیعه و سنی هست. شیعه هم زیاد داریم. همین لیلا خالد(چریک فلسطینی که در چند عملیات هواپیما ربایی شرکت داشت) معروف، شیعه است. در چندین نطق و سخنرانی خودش در مصر گفته من شیعهام. ولی دشمن یهودی یک عده مزدوری را که دارد، مأمور میکند و میگوید: شما پخش کنید که اینها ناصبیاند. قرآن دستور داده در این موارد اگر چنین نسبتهایی نسبت به افرادی که جزو شما هستند و مثل شما شهادتین میگویند، شنیدید وظیفهتان چیست.»( شهید مطهری،آشنایی باقرآن، جلد۴، پاورقی صفحه ۳۲)
ولی دشمن یهودی یک عده مزدوری را که دارد، مأمور میکند و میگوید: شما پخش کنید که اینها ناصبیاند. قرآن دستور داده در این موارد اگر چنین نسبتهایی نسبت به افرادی که جزو شما هستند و مثل شما شهادتین میگویند، شنیدید وظیفهتان چیست.»(همان)
در میان خبرهای منتشر شده از تهاجم رژیم صهیونیستی، خبری بود که دقت در آن نشان دهنده علاقه مندی مردم فلسطین به اهل بیت پیامبر است: بمباران مسجد علی ابن ابی طالب واقع در محله الزیتون شهر غزه توسط جنگنده های اسرائیلی در روز ۱۰ دی 87 حال مدعیان ناصبی بودن مردم فلسطین، به این سؤال جواب دهند که چگونه مردمی می توانند هم نسبت به اهل بیت جسارت داشته باشند و هم آنقدر برای آنها احترام و تقدس قائل باشند که نامشان را بر مساجد خود بگذارند؟!
همچنین در کنار مسجد امام علی ابن ابی طالب شهر غزه، مساجد دیگری نیز به نام اهل بیت وجود دارد ؛ مسجد «الامام علی ابن ابی طالب» واقع در نابلس ؛ این مسجد در حواره از توابع شهر نابلس، در کرانه باختری رود اردن واقع شده است. مسجد فاطمة الزهراء(س( ؛ حداقل 2 مسجد با این نام در فلسطین وجود دارد. یکی در قریه ارتاح، واقع در جنوب طولکرم و دیگری درشهر نابلس. مسجد «الحسین بن علی» واقع در نوار غزه و الخلیل! حداقل 2 مسجد به این نام در فلسطین وجود دارد: 1- یکی در حی الصبرةواقع در نوار غزه. 2- مسجد «حسین بن علی» دیگر، در خیابان «عین سارة» شهر الخلیل واقع شده است.
نگاه شافعی درباره اهل بیت(ع) :در میان رهبران مذاهب اسلامی امام شافعی بیش از دیگران ارادت قلبی خود را نسبت به خاندان اهل بیت علیهالسلام به ویژه علی علیهالسلام و حسین علیهالسلام ابراز داشته است. شافعیان به تبعیت از امام شافعی نسبت به اهل بیت به ویژه امام حسین علیهالسلام ارادت ویژه دارند. علاقه امام شافعی به خاندان رسالت باعث نزدیکی هر چه بیشتر پیروان این مذهب با شیعیان علی ابن ابیطالب علیهالسلام شده است. شافعی همچنان که درباره علی علیهالسلام اشعار نغز و پرمغزی سروده درباره واقعه عاشورا نیز اشعاری زیبا و جانسوز دارد. امام شافعی که در دوستی اهل بیت زبانزد میباشد، اشعار بسیاری در فضائل اهل بیت سروده است. او همچون سایر ائمه اهل سنت در ابراز ارادت خود نسبت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله از هیچ کوششی دریغ نکرد و حتی از اینکه او را به خاطر این ارادتمندی رافضی خوانند ابا نکرد . او معتقد است که محبت خاندان رسالت حکم واجبی است که خداوند در قرآن دستور داده و برای نشان بزرگی و فضیلت ایشان همین کافی است که اگر کسی بر آنها در نماز و سلام و صلوات نفرستد نمازش ادا نخواهد شد.
ارادت و علاقه امام شافعی به اهل بیت پیامبر چنان بود که بر خی از اهل سنت او را شیعه پنداشتند و حتی جهت محاکمه به بغداد برده شد. او معتقد بود که ارادت به خاندان علی علیهالسلام را باید علنی و آشکار ساخت و این پندار باطل را از اذهان دور کرد که رفض را در دوستی علی و فاطمه و فرزندان آن دو میداند و یا ناصبیگری را در دوستی ابوبکر و عمر علیهالسلام. به اعتقاد او جریان رافضیگری و ناصبیگری که دوستی و دشمنی افراطی را در حق علی علیهالسلام دنبال میکردند نادرست است. یعنی انسان مومن به خدا و رسولش کسی است که محبت اهل بیت را آشکار کند. تقسیم بندی مسلمانان به رافضی و ناصبی تقسیم بندی مطرودی است و افرادی که مسلمانان را به این دو دسته تقسیم میکنند قطعاً مجرم و گناهکارند زیرا محبت علی و خاندانش از اصول دین اسلام است و اگر کسی چنین امری را آشکار کند به اصل اسلام عمل کرده و به ایمان خویش استحکام بخشیده است.( ر.ک : سیمای علی از منظر اهل سنت، 176)
از سوی دیگر بسیاری از مردم مسلمان فلسطین شیعه می باشند که همواره ارتباط خود با لبنان به عنوان یکی از مراکز مهم شیعی را حفظ کردند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این ارتباط تنگ تر شد.جهاد اسلامی به عنوان شیعی ترین جنبش فلسطینی پیوند مستحکمی را با حزب الله و ایران برقرار کرد و به همین واسطه نقش مهمی را در گسترش شیعه در این کشور داشت.شهید فتحی شقاقی دبیر کل پیشین این جنبش و حامی جدی انقلاب اسلامی بارها اعلام کرد که از دهه هفتاد بود که با اسلام انقلابی از طریق آثار امام خمینی و آیت الله سید محمد باقر صدر آشنا شدیم.علاوه بر جهاد اسلامی، جنبش های ملی و دینی دیگری با صبغه شیعی در فلسطین شکل گرفت که بیشتر کارکرد فرهنگی و اجتماعی دارند.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکلی تحت عنوان اتحاد الشباب الاسلامی(اتحادیه جوانان اسلام) در بیت الحم پا گرفت که جمعیتی خیریه با رویکردی تبلیغی بود.
این گروه اقدام به تاسیس درمانگاه خیریه الاحسان، درمانگاه السبیل، مرکز جراجی نقاءالدوحه، مدرسه النقاء و مرکز زنان کردند و مضاف بر آن دوره های آموزشی قرآن را در مساجد و موسسات براه انداختند که نقش مهمی در گسترش تشیع داشت. گروه فعال دیگر در این زمنیه الحرکه الاسلامیه الوطنی(جنبش اسلامی ملی) است که مدتی پیش با شیعه شدن محمد ابوسمره رئیس و دیگر اعضا خود به حرکت جهاد اسلامی پیوستند.جنببش مذکور موسسه ای را تحت عنوان مرکز مطالعات و تحقیقات قدس برای فعالیت تبلیغی خود راه اندازی کرده است.مرکز شیعی دیگر در بیت الحم توسط محمد الشحاده یک از یاران جنبش جهاد اسلامی اداره می شود که به سهم خود در گسترش شیعه نقش داشته است.یکی دیگر از موسسات پرکار در این زمینه جمعیت الجعفریه است که در حوالی دبوریق تاسیس شده و زیر نظر استاد اشرف امونه اداره می شود.هیات های متعددی زیر نطر این موسسه مشغول فعالیت هستند که حسینیه الرسول الاعظم، مکتب الزهرا و مجله السبیل از آن جمله هستند.( مجله الثقافی، گفتگو با صلاح نوری عبود پژوهشگر دانشگاه کربلا، ( به تازگی موسسه ای با عنوان شورا یا مجلس عالی شیعیان فلسطین تاسیس شده که سرپرستی آن را محمد غوانمه به عهده دارد. وی از اعضای سابق جنبش جهاد اسلامی بود. ( منبع : تشیع در فلسطین ، پایگاه اطلاع رسانی جهان تشیع )
دوم. بررسی دلایل حمایت از مردم مسلمان غزه :
در کنار واقعیتهای مذکور توجه به سایر مسؤولیتهاى دولت و نظام اسلامى لازم می باشد است، زیرا حیطه و گسترهى وظایف و مسؤولیتهاى دولتها و نیازها و اهداف ملت ها فقط در درون مرزهاى آن کشور محدود نمىشود، بلکه دولتها جهت دستیابى به اهداف خود در سطح داخلى و بینالمللى، از قبیل: تأمین امنیت و منافع ملى و تحقق آرمانهاى ایدئولوژیک مثلاً یکى از اهداف سیاست خارجى ایالات متحده آمریکا، بسط و گسترش ایدئولوژى لیبرال، سرمایهدارى به عنوان تنها مدل نظام سیاسى، در سطح جهان مىباشد ، ناچارند تا محدودهى عملکرد و اقدامات خود را به بیرون از مرزهاى بینالمللى گسترش داده ودر عرصهى معادلات و رقابتهاى بینالملل شرکت فعال داشته باشند.
امروزه به دلیل گسترش ارتباطات و تکنولوژى، جهانىشدن اقتصاد و... که مرزهاى ملى کشورها را درنوردیده است دیگر نمىتوان حیطه عملکرد و وظایف دولتها را در محدودهى مرزهاى آن کشور، تعریف نمود، بلکه برعکس دولتى از توانایى بیشتر در سامان دادن به مسائل داخلى و تأمین امنیت و رفاه در سطح جامعه و تعقیب آرمانهاى ایدئولوژیک خود، بهرهمندتر است که به صورت فعال در مناسبات معادلات و رقابتهاى بینالمللی حضور داشته و در چارچوب اصول سیاست خارجى خویش، نقش مؤثرى را در تأثیرگذارى بر تحولات منطقهاى و بینالمللی پیرامون، به خود اختصاص داده و از موقعیتها و فرصتهاى بینالملل به بهترین نحو جهت پیشبرد اهداف سیاست خارجى خود استفاده نماید. عوامل متعددى در شکلگیرى سیاست خارجى کشورها مؤثر مىباشند که مهمترین آنها عبارتند از جهت اطلاع بیشتر ر.ک: اصول سیاست خارجى و سیاست بینالملل، عبدالعلى قوام، انتشارات سمت، ص 135 : 1- ارزشها و اعتقادات، 2- زمینههاى تاریخى و فرهنگى، 3- ساختار نظام بینالملل، 4- مشکلات و نیازهاى داخلى. دولتها جهت تحقق اهداف سیاست خارجى خود، از ابزارها و تکنیکهاى گوناگونى بهره مىگیرند؛ ابزارهایى نظیر دیپلماسى، حربههاى اقتصادى، نظامى و فرهنگى. استفاده صحیح و به موقع از این تکنیکها در میزان موفقیت واحدهاى سیاسى بسیار مؤثر است همان، ص 206 .
در سطح بینالملل سیاست خارجى کشور موفقتر و از توانایى بیشترى در پیشبرد اهداف بینالمللى و تأمین منافع ملى خود برخوردارتر است که از توانایى بیشترى در کاربرد تمامى این ابزارها برخوردار بوده و در موقع نیاز جهت دسترسى به اهداف خود، از آنان بهره بگیرد. به عنوان نمونه امروز، با استفاده از ابزار اقتصادى نظیر اعطاى وام، مشارکت در سرمایهگذارى یا بازسازى کشور مىتوان زمینههاى مناسبى را جهت تأثیرگذارى در تحولات داخلى آن کشور، فراهم نمودن بازار کار و عرضهى کالاهاى تولیدى در خارج و... ، به وجود آورده و در نتیجه بخشى از اهداف کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت سیاسى خارجى خویش را تحقق بخشید.
براساس مطالب فوق درخصوص نحوه عملکرد جمهورى اسلامى در قبال در قبال مردم مظلوم غزه و فلسطین باید گفت که: اصول و اهداف سیاست خارجى کشور ما نیز مانند سایر کشورها براساس عوامل متعددى؛ از قبیل: ارزشها و اعتقادات، تأمین امنیت منافع ملى و نیازهاى داخلى و... شکل گرفته است. مضافا این که نظام جمهورى اسلامى ایران به دلیل اصول و مبانى مکتبى خویش، اهمیت ویژهاى براى دفاع از سایر مسلمانان و مستضعفان جهان قائل است و در سیاست خارجى خود این موضوع را نیز تعقیب مىنماید( توضیح آن که: براساس اصول و آموزههاى دینى، جامعه اسلامى پیکره واحدى است؛ چنان که قرآن مىفرماید: «ان هذه امتکم امةً واحدةً و انا ربکم فاعبدون» (سوره مؤمنون، آیه 52) بر اساس این آیه، همبستگى عمیقى بین همه مسلمانان دنیا، صرف نظر از هرگونه مرزبندى و جغرافیایى به جهت وحدت کلمه و اعتقاد به تعالیم الهى، وجود دارد، همدردى، همدلى و همنوایى، یکى از خصایص بارز و برجسته امت اسلامى است که دلهاى آنان را به یکدیگر نزدیک مىکند. پیامبر گرامى اسلام در بیان این واقعیت مىفرمایند: «حکایت مؤمنان در دوستى و مهربانى چون اعضاى یک پیکر است؛ وقتى یکى از آنها رنجور مىشود، دیگران به مراقبت و حمایت از او همداستان مىشوند»، (نهجالفصاحه، ش 2712«.
نظام جمهورى اسلامى ایران در دستیابى به اهداف خود در سطح بینالملل براساس توانایى و امکانات خویش و اجازه شرایط بینالملل از تمامى ابزارهاى سیاست خارجى نظیر دیپلماسى، تکنیکهاى اقتصادى و فرهنگى و... در چارچوب اصول مکتبى و مقررات بینالمللى استفاده مىنماید. به عنوان نمونه فلسطین یکى از کشورهایى است که از جهات مختلف موضوع سیاست خارجى ما قرار گرفته است: این جهات عبارتند از:
1- مسلمان بودن مردم آن کشور و وضعیت بسیار وخیم اوضاع اقتصادى و امنیتی آن کشور؛ که خود فىنفسه براساس مبانى مکتبى و اصول قانون اساسى باعث همدلى و همکارى دولت اسلامى مىشود.
2- دستاوردها و ثمرات مختلفى که حمایت نظام اسلامی ایران در راستای تعقیب و تحقق ابعاد مختلف سیاست خارجی ما از تبلیغ و ترویج اسلام اصیل و ارزشهای آن به عنوان یک وظیفه اسلامی گرفته ، تا توجه به وحدت اسلامی ، تحقق منافع و امنیت ملی و مقابله با استکبار جهانی با توجه به این موضوع مهم که امروز غزه و لبنان خط اول مواجهه دنیای کفر جهانی به سرکردگی آمریکا و اسرائیل با جهان اسلام است و هرگونه غفلتی در این زمینه آثار زیانبار و غیر قابل جبرانی را به دنبال خواهد داشت.
3- بخشى از این کمکها (مانند مواد غذایى، دارو، پوشاک و... ) در شرایط فعلى، حیاتى بوده و از مسؤولیتهاى فراملى دولت اسلامى محسوب مىشود.
4- با توجه به نیازهاى ضرورى و حیاتى مردم فلسطین و امکانات نسبتا خوب کشورمان، کمکهایى محدود بوده و تأثیر منفى در روند آبادانى و حل مشکلات اقتصادى و معیشتى ما بر جاى نمىگذارد. به علاوه نتایج مثبتى را در کوتاه مدت و طولانى مدت، در سطح منطقهاى و بینالملل، براى کشورمان به ارمغان مىآورد.
5- فشارها و مشکلات جامعه هراندازه زیاد باشد دربرابر وضعیت پیش آمده براى برادران و خواهران آواره فلسطینى و... اصلا قابل قیاس نیست.
6- مسلمین امت واحده و داراى سرنوشت مشترکى هستند. استعمارگران همواره درپى جداسازى وتفرقه میان ملت هاى مسلمانند تا از این رهگذر سلطه خود را بر جهان اسلام بیشتر استوار سازند. بنابراین اگر مادست از یارى برادران مظلوم مسلمان خود برداریم درواقع به پارهسازى امت واحد اسلامى که هدف دشمنان است کمک کردهایم.
7- همان طور که درروایت است کمکهاى فردى موجب افزایش نعمت و برکات الهى است کمک هاى اجتماعى نیز چنین است.
8- امروزه درتمام جهان سرمایههایى براى کمک به جوامع محروم اختصاص داده مىشود و دراین حرکت انسان دوستانه مسلمانان و جمهورى اسلامى باید جلودار باشند.
9- انجام حمایتهاى اقتصادى، سیاسى و تبلیغاتى در حد وسع و توان از ملتهاى مسلمان دیگر خصوصا فلسطین، نه تنها با منافع ملى ما تعارض ندارد بلکه در راستاى تأمین منافع ملى ایران به حساب مىآید؛ زیرا:
اولاً، منافع ملى یک کشور فقط در مرزهاى جغرافیایى آن محدود نمىشود. لذا دولتها به میزان هزینههایى که در کشورهاى دیگر مبذول مىدارند، از توان و قدرت تصمیمگیرى و تأثیرگذارى بیشترى نیز در آینده آن کشور و معادلات منطقهاى برخوردار مىباشند.
ثانیا، حفظ موجودیت، استقلال و تمامیت ارضى و امنیت ملى کشور که از عناصر کلیدى و حیاتى تشکیلدهنده منافع ملى مىباشد، نیازمند صرف چنین هزینهها و کمک به ملتهایى که در خط اول مبارزه با دشمنان ما قرار دارند مىباشد. آیندهنگرى و تأمین منافع بلندمدت خود بهترین دلیل بر انجام چنین اقداماتى مىباشد، زیرا آرمانها و اهداف توسعه طلبانه رژیم صهیونیستى هرگز به فلسطین محدود نبوده بلکه آرزوى سیطره بر جهان اسلام و خصوصا امالقراى آن یعنى جمهورى اسلامى ایران را در سر مىپروراند.
10- این اعانات یکپارچگى ما را بهتر حفظ مىکند و قدرت جمعى ما را بر دشمنان افزون مىسازد و براى مصونیت خود ما از خطرات دشمن مفید است.
11- ارسال این قبیل کمکها مختص ایران نیست بلکه کشورهاى بزرگ جهان مانند آمریکا، علیرغم وجود بسیارى مشکلات داخلى، باز هم در جهت اهداف و منافع نامشروع خود کمکهاى بسیار زیادى را به اسرائیل که واقعا هیچ بهرهاى براى ملت آمریکا ندارد ارسال مىنمایند، حال آیا رواست که کشورهاى اسلامى از انجام کمترین وظایف دینى و انسانى خود در قبال مشکلات مردم فلسطین و سایر جهان اسلام دریغ ورزند؟ اما از طرف دیگر با توجه به واقعیاتى از قبیل وجود مرزبندىهاى بینالملل، حفظ و تقویت نظام جمهورى اسلامى ایران، ارائه الگویى نمونه بر اساس اصول و ارزشهاى اسلامى و ...؛ توجه به نیازهاى داخلى نیز حائز اهمیت مىباشد.
حال اگر زمانى بین نیازهاى داخل و خارج، تزاحم به وجود آمد، رعایت اصول زیر، ضرورى مىنماید:
الف) بر اساس آیات و روایات متعدد، جمهورى اسلامى ایران به عنوان یک نظام اسلامى، داراى یک سرى مسؤولیتهایى فراملّى، نسبت به سایر مسلمانان است. این مسؤولیتها در مورد تزاحم بین نیازهاى داخلى و خارجى، حتما باید مراعات شود. مثلاً اگر در کشورهاى دیگر، مسلمانانى نیازمند به ضرورىترین نیازهاى حیاتى (از قبیل غذا، دارو، پوشاک و...) باشند؛ بدون شک نمىتوان نیازمندىهاى غیرحیاتى و کماهمیتتر داخلى را اولویت داد؛ چون مسأله زندگى و حفظ جان مسلمانان در میان است.
ب ) ملاک تقدم نیازهاى داخل یا خارج در امور غیرمتیقن مسؤولیتهاى فراملى، رعایت اصل اهم و مهم است. به بیان دیگر، حاکم اسلامى با کمک گرفتن از متخصصان و کارشناسان رشتههاى مختلف و با درک شرایط و مقتضیات زمانى و مکانى، باید مشخص کند که اولویت با رفع نیازهاى داخلى است یا نیازهاى خارجى دولت اسلامى. در هر حالت، باید قدر متیقن مسؤولیتهاى برون مرزى و کمکهاى حیاتى را سر لوحه سیاست خارجى خود قرار دهد. در غیر آن موارد، چه بسا در مواردى، بر اساس نظرات کارشناسى و تخصصى ثابت شود که وظیفهاى برون مرزى بر نیازهاى داخل اولویت دارد (مانند حمایت ایران از حزبالله لبنان و مردم مسلمان غزه در مقابل رژیم غاصب اسرائیل) و در مواردى نیز ممکن است مسائل داخلى اولویت دارد مانند تقدم دفاع از مرزهاى کشور در برابر حمله عراق آن هم در زمانى که برخى در اندیشه آزادسازى ارتفاعات جولان از اشغال اسرائیل بودند.
مسلما اگر مردم ما با واقعیات و الزامات جهانى، روشهاى پیشبرد اهداف سیاست خارجى و تأمین امنیت و منافع ملى و... آشنایى کامل داشته باشند و در جریان امور قرار بگیرند، مثبت بودن اعطاء چنین کمکها و سرمایهگذارىها را تصدیق مىنمایند. نظام جمهورى اسلامى ایران از همان ابتدا، بیشترین سعى و توان خود را در جهت محرومیتزدایى و مبارزه با فقر و مظاهر آن داشته و سیاستهاى متعددى را به منظور تأمین اجتماعى، حقوق کار و اشتغال، به کار انداختن انفال و ثروتهاى عمومى، توزیع عادلانه منابع طبیعى کشور، استرداد ثروتهاى نامشروع و... دنبال کرده و نتایج درخشانى گرفته است. اما به دلایل متعددى از قبیل وضعیت نابسامان ساختار اقتصادى کشور، وابستگى به نفت، رشد سریع جمعیت، وقوع جنگ تحمیلى، محاصرههاى اقتصادى، کمتوجهىها به اجراى کامل عدالت اجتماعى، عدم نظارت دقیق بر مصرف بودجهها و هزینههاى عمومى و سیاستزدگى و گرایشات جناحى هنوز ما در برخى موارد شاهد وجود مشکلات و معضلات اجتماعى و اقتصادى هستیم. در هر صورت وجود این قبیل مشکلات و معضلات، نمىتواند توجیه کننده کنارهگیرى و بىتوجهى ایران، از وضعیت نابسامان سایر مسلمان و اهداف سیاست خارجى خود باشد. بلکه همراه با انجام وظیفه برونمرزى خود باید به حل مشکلات درون نیز بپردازیم. در ادامه جهت بررسی و تحلیل بیشتر موضوع مقاله ای تحت عنوان «مقاومت اسلامی ، وظایف ایدئولوژیک و منافع ملی ، علیرضا محمدی » ارائه می گردد :
پیشگفتار
نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس مبانی مکتبی و اصول قانون اساسی از ابتدای شکل گیری خود علی رغم مشکلات داخلی و خارجی متعدد ، تاکید زیادی بر حمایت مادی و معنوی از جریان مقاومت اسلامی و نهضت های آزادی بخش داشته و در این راه هزینه هایی را نیز پرداخته است. با توجه به پیروزی های درخشان مقاومت اسلامی لبنان و غزه و نزدیک شدن به سالروز انقلاب اسلامی ، فرصت مناسبی را فراهم می نماید تا از منظری ژرف به تحلیل چرایی و مبانی فکری«وظایف ایدئولوژیک دولت اسلامی» در حوزه سیاست خارجی پرداخته و نحوه ارتباط آن را با «منافع ملی کشورمان» مورد ارزیابی قرار دهیم.
مبانی فقهی دفاع از سرزمینهای اسلامی
وجوب دفاع از سرزمینهای اسلامی از ضروریات فقه اسلام است ؛ بر اساس آیات ، روایات و ادله عقلی متعدد جامعه اسلامی پیکره واحدی است و مسلمین نمیتوانند در قبال تهاجم بیگانگان به سایر مسلمانان بیتفاوت باشند. چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم با صراحت به حمایت و دفاع از ستمدیدگانی که مورد ظلم قرار گرفته و از وطن و کاشانه خویش اخراج و آواره شده اند ، فرمان می دهد:
«قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین واقتلوهم حیث ثقفتموهم و اخرجوهم من حیث اخرجوکم و الفتنة اشدّ من القتل ولاتقاتلوهم عند المسجد الحرام حتی یقاتلوکم فیه فان قاتلوکم فاقتلوهم کذلک جزاءالکافرین»[1] و «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ»[2] و همچنین « وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً»[3] ؛ «چرا در راه خدا و برای رهایی مردان و زنان و کودکانی که [به دست ستمگران تضعیف شدهاند ]پیکار نمیکنید؟! همان افراد [ستمدیدهای ]که میگویند: پروردگار ما را از این شهر (مکّه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر، و از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده واز جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما».
پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز میفرماید: «من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم»[4] و «من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم؛ هر کس فریاد استغاثه هر مظلومی (اعم از مسلمان یا غیر مسلمان) را بشنود که مسلمین را به یاری می طلبد، اما فریاد او را اجابت نکند مسلمان نیست.»[5] در صحیح بخاری نیز از آن حضرت روایت شده است که فرمودند: «همه مسلمانان برادر یکدیگرند، به همدیگر ظلم نمی کنند و در مقابل دشمنان یکدیگر را رها نمی کنند و به خود وا نمی گذارند». [6] در مسند احمد بن حنبل نیز از آن حضرت روایت شده است که: «که هر کس نزد او مؤمنی خوار شود ولی او را یاری نکند، در حالی که قادر بر نصرت او باشد، خداوند عزو جل، روز قیامت نزد تمام خلایق او را خوار خواهد نمود».[7]
دستور نورانی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(علیه السلام)مبنی بر این که ««کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً؛ همواره خصم ظالم و یار و یاور مظلوم باشید»[8] نیز بر این نکته مهم دلالت دارد که در اسلام، مسؤولیت مقابله با تهدید و ارعاب وظیفهای همگانی است؛همه باید یکپارچه، در برابر عوامل تهدید و ارعاب بایستند و از مظلوم دفاع کنند و خصم ظالم باشند.
بر این اساس دفاع تنها بر کسانی واجب نیست که از سوی دشمن مورد هجوم قرار گرفتهاند، بلکه همه مسلمانان وظیفه دارند در مقام دفاع از مسلمانانی که در بخشی از سرزمینهای اسلامی مورد تجاوز قرار گرفتهاند، دفاع کنند و با جان و مال خود در راه خدا جهاد نموده و در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی حمایت های لازم را به عمل آورند. این موضوع مورد اتفاق فقها و اندیشمندان شیعه و سنّی می باشد:
ابوالصلاح حلبی در این زمینه مینویسد: «اگراز بعضی از کافران یا محاربان بر سرزمینهای اسلامی خطری متوجه شود بر اهل هرمنطقهای جنگ با کسانی که در نزدیکی آنها هستند و دفاع از دارالایمان واجب است و برکسانی که در مناطق دوردست زندگی میکنند، واجب است به نزدیکترین مرزهای نبرد باکفار کوچ کنند البته مشروط بر اینکه مناطق درگیر با کفار نیازمند یاری آنها باشند تا بدین وسیله هر منطقهای از سرزمینهای اسلامی از وجود مجاهدان و مدافعان از حریم اسلام و مسلمین برخوردار شوند و دراین صورت کوچ بر دیگران که در مناطق دور زندگی میکنند ساقط شود.»[9] شهید ثانی نیز با صراحت اعلام میکند که «جهاد دفاعی تنها بر مسلمانانی واجب نیست که مورد هجوم دشمناند بلکه بر هر کسی که خبر از وضعیت مسلمین دارد، واجب است.»[10] وکاشف الغطاء[11] نیز آن را بر همگان واجب کفایی شمرده، یعنی مادامی که مسلمین به مقدار نیاز به دفاع برنخاسته باشند، تکلیف از هیچکس ساقط نمیشود.[12]
پی نوشت ها :
[1] - سوره بقره، آیات 190 191.
[2]- سوره حج ،آیه 40 و همچنین ر.ک: سوره شوری ، آیات 41و 42 .
[3] - سوره نساء ، آیه 75 .
[4] - کلینی، اصول کافی، ج2، ص163.
[5] -کلینی، اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الاهتمام بامور المسلمین، ح5.
[6] - فتح الباری، ج 12، ص 323 به نقل از محمد حسنین هیکل، الجهاد و القتال فی السیاسة الشرعیه، ج 1، بیروت: دارالبیارق، الطبعة الثانیة، 1417 هـ. ق، ص 83 .
[7]- مسند احمدبن حنبل، ج 3، ص 487 به نقل از: هیکل، همان، ص 84 .
[8] -نهج البلاغه، تنظیم صبحی الصالح، قم: دارالهجرة الخامسة، 1412 هـ. ق، نامه 47، ص 421.
[9] - الکافی فی الفقه به نقل از الینابیع الفقهیه، ج9، ص31.
[10] - مسالک الافهام، ج3، ص8.
[11] - کشف الغطاء، ج4، ص291.
[12] - مبانی فقهی دفاع از سرزمینهای اسلامی ، سید جواد ورعی ، فصلنامه حکومت اسلامی ، سال 8 ، تابستان 1382، شماره 28.
Design By : Pichak |